تنور داغ آزادی زنان در غرب

ساخت وبلاگ

يکي از مباحث اساسي مقام معظم رهبري پيرامون جايگاه زن، نقد نگاه غرب و آشکار کردن ظلم هاي مدعيان کنوني دفاع از حقوق زن نسبت به زنان است. از منظر معظم له، اسلام نگاه بسيار پيشرفته اي به جايگاه زنان دارد و اتفاقا اين غرب است که با نگاه ابزاري به زن و سوء استفاده از آن مقام و موقعيت وي را تنزل داده است:

«دنياي استكباري سرشار از جاهليّت، در اشتباه است كه خيال مي‏كند ارزش و اعتبار زن به اين است كه خود را در چشم مردان آرايش كند تا چشمهاي هرزه به او نگاه كنند و از او تمتّع گيرند و او را تحسين نمايند. بساط آن‏چيزي كه امروز به‏عنوان «آزادي زن» در دنيا و از سوي فرهنگ منحطّ غربي پهن‏شده‏است، برپايه اين است كه زن را در معرض ديد مرد قرار دهند تا از او تمتّعات جنسي ببرند. مردان از آنها لذّت ببرند و زنها وسيله التذاذ مردان شوند. كساني كه در دنياي جاهل و غافل و گمراه تمدّن غربي ادّعا مي‏كنند طرفدار حقوق بشرند، در حقيقت ستمگران به زن هستند.»

بر همين اساس معظم له، غرب را ملزم به پاسخگويي درباره چرايي پايمال کردن حقوق زنان مي‌دانند و مي فرمايند:

«اين، يكي از آن ميدانهايي است كه ما در مقابل دنياي استكباري مدّعي هستيم. من بارها به گويندگان و مبلّغين قضيه زن عرض كرده‏ام: اين ما نيستيم كه بايد از موضع خودمان دفاع كنيم؛ اين فرهنگ منحط غرب است كه بايد از خودش دفاع كند. آنچه را كه ما براي زن عرضه مي‏كنيم، چيزي است كه هيچ انسان انديشمند با انصافي نمي‏تواند منكر شود كه «اين براي زن خوب است.» ما زن را به عفّت، به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آميزش بي‏حد و مرز ميان زن و مرد، به حفظ كرامت انساني، به آرايش نكردن در مقابل مرد بيگانه - براي آن‏كه چشم او لذّت نبرد - دعوت مي‏كنيم. اين بد است؟ اين كرامت زن مسلمان است. اين كرامت زن است. آنهايي كه زن را تشويق مي‏كنند كه خود را به گونه‏اي آرايش دهد كه مردان كوچه و بازار به او نگاه كنند و غرايز شهواني خودشان را ارضا كنند، بايد از خودشان دفاع كنند كه چرا زن را تا اين حد پايين مي‏آورند و تذليل مي‏كنند؟! آنها بايد جواب بدهند. فرهنگ ما، فرهنگي است كه انسانهاي والا و انديشمند غرب هم آن را مي‏پسندند و رفتارشان همين‏طور است. در آن‏جا هم خانمهاي عفيف و سنگين و متين و زنهايي كه براي خودشان ارزشي قائلند، حاضرنيستند خودشان را براي ارضاي غرايز شهواني بيگانگان و هرزه‏چشمها وسيله‏اي قرار دهند. فرهنگ منحط غربي، از اين قبيل زياد دارد.»(25/9/71)

ب)نارسائي هاي فرهنگ غرب در مورد زن:

«اساسا نگرش غربي نسبت به زن، يك نگرش مبني بر عدم برابري و عدم تعادل است. شما به شعارهايي كه در غرب داده مي‏شود، نگاه نكنيد؛ اين شعارها پوچ است و حاكي از واقعيت نيست. فرهنگ غربي را از اين شعارها نمي‏شود فهميد. فرهنگ غربي را بايد در ادبيّات غربي جستجو كرد. كساني كه با ادبيّات اروپايي، با شعر اروپايي، با رمان و داستان و نمايشنامه‏هاي اروپايي آشنا هستند، مي‏دانند كه در چشم فرهنگ اروپايي، از دوران قرون وسطي‏ و بعد از آن تا اواسط قرن فعلي، زن موجود درجه دوم بوده است! هر چه بر خلاف اين ادّعا كنند، خلاف مي‏گويند. شما به نمايشنامه‏هاي معروف شكسپير انگليسي نگاه كنيد، ببينيد با چه نفسي و با چه زباني و با چه ديدي در اين نمايشنامه‏ها و ساير ادبيّات غربي به زن نگاه مي‏شود! مرد در ادبيات غربي، سرور و ارباب زن و اختياردار اوست، كه بعضي از نمونه‏هاي اين فرهنگ و آثار آن، امروز هم باقي است.»

« پايه تمدن امروز اروپايي، همان فرهنگ رومي است. يعني امروز آنچه كه بر سر تا پاي فرهنگ اروپايي و غربي و به تبع آنها فرهنگ امريكايي و خرده‏ريزهاي غرب حاكم است، همان اصول و خطوطي است كه در امپراتوري روم وجود داشته؛ همانهاست كه امروز ملاك و معيار است. آن زمان هم زنان را به بالاترين مقام مي‏رساندند، احترامشان مي‏كردند و به آرايشها و زيورها تزيينشان مي‏كردند؛ اما براي چه؟ براي اشباع يكي از خاكي‏ترين و مادّي‏ترين خصلتهاي بشري در مرد! اين، چه‏قدر توهين و چه‏قدر تحقير نسبت به انسان و نسبت به جنس زن است!»(4/10/1370)

«امروز هم وقتي زني با مردي ازدواج مي‏كند و به خانه شوهر مي‏رود، حتّي نام خانوادگي او عوض مي‏شود و نام خانوادگي مرد را بر خود مي‏گذارد. در فرهنگ اروپايي، وقتي زن با همه موجودي و املاك خود ازدواج مي‏كرد و به خانه شوهر مي‏رفت، نه فقط جسم او در اختيار شوهر قرار مي‏گرفت، بلكه تمام اموال و املاك و داراييهاي او هم كه از پدر و خانواده‏اش به او رسيده بود، متعلّق به شوهر مي‏شد! اين حقيقتي است كه غربيها نمي‏توانند آن را انكار كنند.»

«نكته مهم اين است كه حتّي وقتي در اروپا براي زن حقّ مالكيت معيّن شد - طبق بررسي موشكافانه جامعه‏شناسان خودِ اروپا - به خاطر اين بود كه كارخانه‏ها كه تازه بساط فناوري مدرن و صنعت در غرب را گسترده بودند، احتياج به كارگر داشتند؛ اما كارگر كم بود و احتياج به كارگرِ زياد احساس مي‏شد. لذا براي اين كه زنان را به كارخانجات بكشانند و از نيروي كارشان استفاده كنند - كه البته مزد كمتري هم هميشه به زنان مي‏دادند - اعلان شد كه زن داراي حقّ مالكيت است! در اوايل قرن بيستم بود كه اروپاييان حقّ مالكيت را به زن دادند. اين، آن نگرش افراطي و غلط و ظالمانه نسبت به زن در غرب و در اروپاست. يك افراطِ اين‏چنين، در مقابل تفريط هم دارد. وقتي نهضتي به نفع زنان در چنان فضايي به وجود مي‏آيد، طبعاً دچار تفريط هايي از طرف مقابل مي‏شود. لذا شما مي‏بينيد در طول چند ده سال، آن‏چنان فساد و بي‏بند و باري در غرب به وسيله آزادي زنان به راه افتاد و رواج پيدا كرد كه خود متفكّران غربي را دچار وحشت كرد! امروز دلسوزان و مصلحان، انسانهاي خردمند و باانگيزه در كشورهاي غربي، از آنچه پيش آمده است، متوحّش و ناراحتند و البته نمي‏توانند هم جلوِ آن را بگيرند.»(30/7/76)

منبع: http://amrebemaruf.blogfa.com

روزه بخورید پولشو بدید!...
ما را در سایت روزه بخورید پولشو بدید! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : qalamodaftar بازدید : 272 تاريخ : يکشنبه 11 تير 1396 ساعت: 13:30